جدول جو
جدول جو

معنی کتر تیر - جستجوی لغت در جدول جو

کتر تیر
کبوتر صحرایی، قمری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ تی)
دختران خویله. (منتهی الارب) (آنندراج). جاریه های رعناء. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
کسی که بکاری می پردازد آنکه مباشر کاری شود، سنگ محکم یا ستون سنگی استواری که در ساختن عمارت بکار برند. یا کار گیر بنا. سنگی محکم که بدان ساختمانی بنا کنند، نوعی پارچه درشت و ستبر، سرداب زیر زمین، غار کهف، گنبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتخ شیر
تصویر کتخ شیر
ماستی که شیر و دوغ و نمک در آن ریزند و خورند
فرهنگ لغت هوشیار
هر یک از تخته هایی که زیر تیر سقف گذارند، قسمی از تیر که از ساختمان بیرون ماند
فرهنگ لغت هوشیار
صوتی برای دور کردن سگ
فرهنگ گویش مازندرانی
تیر چوبی سقف از جنس شمشاد
فرهنگ گویش مازندرانی
کبوتر جنگلی
فرهنگ گویش مازندرانی
سرمنشأ و محرپک اصلی، سریع
فرهنگ گویش مازندرانی